دم صبح

ساخت وبلاگ

در این بیست و چند سال، کمترین چیزی که دیده‌ام صبح است؛ اول صبح. اغلب این ساعات را خواب بوده‌ام. ساعاتی که همه چیز سکوتی مخملی دارد. از پنجره جز شبه کاج حیاط همسایه و عمق تاریکی و سکوت چیزی معلوم نیست و گهگاه از دور صدای کلاغی یا گذشتن ماشینی.

چه ابهتی دارد این بخش از روز یا شاید شب، برای خودش، ابهت لحظات پیش از شروع، لحظات تنفس صبح، لحظات نزدیک به بیداری... چه اشتیاقی در دلم هست برای اینکه این ساعات را مکرر ببینم، آیا می‌بینم؟

تفعل ما ترید...
ما را در سایت تفعل ما ترید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4osfurc بازدید : 6 تاريخ : پنجشنبه 30 فروردين 1403 ساعت: 13:04